پیام های آسمان،عربی،قرآن

سوالات و نمونه سوالات

پیام های آسمان،عربی،قرآن

سوالات و نمونه سوالات

تمامی نکات ریز و درشت و سوالات و نمونه سوالات پیام های آسمان،عربی،قرآن

۱۸ مطلب در آذر ۱۳۹۱ ثبت شده است

دانش اموزان گرامی سئوالات پایان هردرس(یعنی قسمت خودت راامتحان کن)دراین سئوالات تکرارنشده است
نمونه سئوالات تشریحی وکوتاه پاسخ داخل درس پیام های آسمانی سوم راهنمایی همراه با راهنمای پاسخ

درس اول:

1)باتوجه به به داستان درس علت قبول نشدن دعا توسط خداوند چه بود؟جواب در ص2
2)چراخداوندفردی راکه توبه کرد به پیامبر ش معرفی نکرد؟ جواب درص3
3)برای بخشش گناهان توسط خداوند چه کارهایی باید انجام دهیم؟(دومورد)جواب در ص4
4)باتوجه به آیه شریفه(وَلیَعفواوَلیَصفَحوا اَلا تُحِّبونَ اَن یَغفِرَاللّهُ لَکُم)مومنان نسبت به چه وظیفه ای دارند؟چرا؟جواب در ص4
5)مالک به فردی که مسخره اش کردچه پاسخی داد؟جواب در ص6
6)شخصی که حاضرنیست ازدیگران گذشت کندازچه چیزی محروم می شود؟(دومورد)جواب در ص6
7)نتیجه کارشخصی که درهنگام خشم باانتقام خودراآرام می کند چیست؟(دومورد)جواب در ص6
8)باتوجه به سخن پیامبر(ص)چگونه می توان پییش خداوند عزیز وسرافراز بود؟جواب در ص7

چهل حدیثقالَ الاِْمامُ السَّجّادُ(علیه السلام) : 
1- مقام رضا
«الرِّضا بِمَکْرُوهِ الْقَضاءِ أَرْفَعُ دَرَجاتِ الْیَقینِ.»:
خشنودى از پیشامدهاى ناخوشایند، بلندترین درجه یقین است.
2- کرامت نفس«مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هانَتْ عَلَیْهِ الدُّنْیا.»:هر که کرامت و بزرگوارى نفس داشته باشد، دنیا را پَست انگارد.
3- دنیا مایه ارزش نیست«أَعْظَمُ النّاسِ خَطَرًا مَنْ لَمْ یَرَ الدُّنْیا خَطَرًا لِنَفْسِهِ.»:پرارزش ترین مردم کسى است که دنیا را مایه ارزش خود نداند.
4- پرهیز از دروغ«إِتَّقُوا الْکِذْبَ الصَّغیرَ مِنْهُ وَ الْکَبیرَ فى کُلِّ جِدٍّ وَ هَزْل فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذا کَذَبَ فى الصَّغیرِ إِجْتَرَءَ عَلَى الْکَبیرِ.»:از دروغ کوچک و بزرگ در هر جدّى و شوخیى بپرهیزید، زیرا چون کسى دروغ کوچک گفت بر دروغ بزرگ نیز جرأت پیدا مى کند.
5- خود نگهدارى«أَلْخَیْرُ کُلُّهُ صِیانَةُ الاِْنْسانِ نَفْسَهُ.»:تمام خیر آن است که انسان خود را نگهدارد.
6- همنشینان ناشایسته«إِیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الْکَذّابِ، فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ السَّرابِ یُقَرِّبُ لَکَ البَعیدَ وَ یُبَعِّدُ لَکَ الْقَریبَ. وَ إِیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الْفاسِقِ فَإِنَّهُ بایَعَکَ بِأُکْلَة أَوْ أَقَلَّ مِنْ ذلِکَ. وَ إِیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الْبَخیلِ فَإِنَّهُ یَخْذُلُکَ فى مالِهِ أَحْوَجَ ما تَکُونُ إِلَیْهِ. وَ إِیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الاَْحْمَقِ، فَإِنَّهُ یُریدُ أَنْ یَنْفَعَکَ فَیَضُرُّکَ. وَ إِیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ، فَإِنّى وَجَدْتُهُ مَلْعُونًا فى کِتابِاللّهِ.»:1ـ مبادا با دروغگو همنشین شوى که او چون سراب است، دور را به تو نزدیک کند و نزدیک را به تو دور نماید.
2ـ مبادا با فاسق و بدکار همنشین شوى که تو را به یک لقمه و یا کمتر بفروشد.
3ـ مبادا همنشین بخیل شوى که او در نهایتِ نیازت بدو، تو را واگذارد.
4ـ مبادا با احمق رفیق شوى که چون خواهد سودت رساند، زیانت مىزند.
5 ـ مبادا با آن که از خویشان خود مى برد، مصاحبت کنى که من او را در قرآن ملعون یافتم.
7- ترک سخن بى فایده و دورى از جدل «إِنَّ الْمَعْرِفَةَ وَ کَمالَ دینِ الْمُسْلِمِ تَرْکُهُ الْکَلامَ فیما لا یَعْنیهِ وَ قِلَّةُ مِرائِهِ وَ حِلْمُهُ وَ صَبْرُهُ وَ حُسْنُ خُلْقِهِ.»:معرفت و کمال دیانت مسلمان، ترکِ کلام بى فایده و کم جدل کردن، و حلم و صبر و خوشخویى اوست.
8- محاسبه نفس و توجّه به معاد«إِبْنَ آدَمَ! إِنّکَ لا تَزالُ بِخَیْر ما کانَ لَکَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِکَ، وَ ما کانَتِ الُْمحاسَبَةُ مِنْ هَمِّکَ، وَ ما کانَ الْخَوْفُ لَکَ شِعارًا وَ الْحَذَرُ لَکَ دِثارًا.
إِبْنَ آدَمَ! إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ مَبْعُوثُ وَ مَوْقُوفٌ بَیْنَ یَدَىِ اللّهِ جَلَّ وَ عَزَّ، فَأَعِدَّ لَهُ جَوابًا.»:
اى فرزند آدم! به راستى که تو پیوسته رو به خیرى، تا خودت را پند دهى و حساب خودت را برسى و ترس از خدا را روپوش و پرهیز را زیرپوش خود سازى.
اى فرزند آدم! تو خواهى مرد و برانگیخته خواهى شد و در حضور خداوند عزّ و جَلّ قرار خواهى گرفت، پس براى او جوابى را آماده کن.
9- نتایج دعا«أَلْمُؤْمِنُ مِنْ دُعائِهِ عَلى ثَلاث: إِمّا أَنْ یُدَّخَرَ لَهُ وَ إِمّا أَنْ یُعَجَّلَ لَهُ وَ إِمّا أَنْ یُدْفِعَ عَنْهُ بَلاءً یُریدُ أَنْ یُصیبَهُ.»:مؤمن از دعایش سه نتیجه مى گیرد:1ـ یا برایش ذخیره گردد،2ـ یا در دنیا برآورده شود،3ـ یا بلایى را که خواست به او برسد، از او بگرداند.
10- مبغوضیت گداى بخیل «إِنَّ اللّهَ لَیُبْغِضُ الْبَخیلَ السّائِلَ الُْمحْلِفَ.»:به راستى که خداوند، گداى بخیلى را که سوگند مى خورد دشمن دارد.
11- اسباب نجات«ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُؤْمِنِ: کَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَ اغْتِیابِهِمْ. وَ اشْتِغالُهُ نَفْسَهُ بِما یَنْفَعُهُ لاِخِرَتِهِ وَ دُنْیاهُ وَ طُولُ الْبُکاءِ عَلى خَطیئَتِهِ.»:سه چیز سبب نجات مؤمن است:1ـ بازداشتن زبان از غیبت مردم،2ـ مشغول کردن خودش به آنچه که براى آخرت و دنیایش سود دهد،3ـ و گریستن طولانى بر گناهش.
12- به سوى بهشت «مَنِ اشْتاقَ إِلى الْجَنَّةِ سارَعَ إِلَى الْخَیْراتِ وَ سَلا عَنِ الشَّهَواتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النّارِ بادَرَ بِالتَّوْبَةِ إِلَى اللّهِ مِنْ ذُنُوبِهِ وَ راجَعَ عَنِ الَْمحارِمِ.»هر که مشتاق بهشت است به حسنات شتابد و از شهوات دورى گزیند، هر که از دوزخ ترسد براى توبه از گناهانش به درگاه خدا پیشى گیرد و از حرامها برگردد.
13- ثواب نگاه «نَظَرُ المُؤْمِنِ فى وَجْهِ أَخیهِ المُؤْمِنِ لِلْمَوَدَّةِ وَ الَْمحَبَّةِ لَهُ عِبادَةٌ.»:نگاه مهرآمیز مؤمن به چهره برادر مؤمنش و محبّت به او عبادت است.
14- پارسایى و دعا«ما مِنْ شَىْء أَحَبُّ إِلَى اللّهِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ مِنْ عِفَّةِ بَطْن وَ فَرْج وَ ما مِنْ شَىْء أَحَبُّ إِلَى اللّهِ مِنْ أَنْ یُسْأَلَ.»:چیزى نزد خدا، پس از معرفت او، محبوبتر از پارسایى شکم و شهوت نیست، و چیزى نزد خدا محبوبتر از درخواست کردن از او نیست.
15- پذیرش عذر دیگران«إِنْ شَتَمَکَ رَجُلٌ عَنْ یَمینِکَ ثُمَّ تَحَوَّلَ إِلى یَسارِکَ وَ اعْتَذَرَ إِلَیْکَ فَاقْبَلْ عُذْرَهُ.»اگر مردى از طرف راستت به تو دشنام داد و سپس به سوى چپت گردید و از تو عذرخواهى نمود، عذرش را بپذیر.
16- حقّ خدا بر بنده«فَأَمّا حَقُّ اللّهِ الاَْکْبَرِ فَإِنَّکَ تَعْبُدُهُ لا یُشْرِکُ بِهِ شَیْئًا فَإِذا فَعَلْتَ ذلِکَ بِإِخْلاص جَعَلَ لَکَ عَلى نَفْسِهِ أَنْ یَکْفِیَکَ أَمْرَ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ وَ یَحْفَظَ لَکَ ما تُحِبُّ مِنْها.»حقّ خداوند بزرگ این است که او را بپرستى و چیزى را شریکش ندانى و چون از روى اخلاص این کار را کردى، خدا بر عهده گرفته که کار دنیا و آخرت تو را کفایت کند و آنچه از او بخواهى برایت نگهدارد.
17- حقّ پدر بر فرزند«وَ أَمّا حَقُّ أَبیکَ فَتَعْلَمَ أَنَّهُ أَصْلُکَ وَ أَنَّکَ فَرْعُهُ وَ أَنَّکَ لَوْلاهُ لَمْ تَکُنْ، فَمَهْما رَأَیْتَ فى نَفْسِکَ مِمّا تُعْجِبُکَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَباکَ أَصْلُ النِّعْمَةِ عَلَیْکَ فیهِ وَ احْمَدِ اللّهَ وَ اشْکُرْهُ عَلى قَدْرِ ذلِکَ.»:و امّا حقّ پدرت را باید بدانى که او اصل و ریشه توست و تو شاخه او هستى، و بدانى که اگر او نبود تو نبودى، پس هر زمانى در خود چیزى دیدى که خوشت آمد بدان که [از پدرت دارى] زیرا اساس نعمت و خوشى تو، پدرت مى باشد، و خدا را سپاس بگزار و به همان اندازه شکر کن.
18- تقدّم طاعت خدا بر هر چیز«قَدِّمُوا أَمْرَ اللّهِ وَ طاعَتَهُ وَ طاعَةَ مَنْ أَوْجَبَ اللّهُ طاعَتَهُ بَیْنَ یَدَىِ الاُْمُورِ کُلِّها.»طاعت خدا و طاعت هر که را خدا واجب کرده بر همه چیز مقدّم بدارید.
19- حقّ مادر بر فرزند«فَحَقُّ أُمِّکَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّها حَمَلَتْکَ حَیْثُ لایَحْمِلُ أَحَدٌ وَ أَطْعَمَتْکَ مِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِها ما لا یُطْعِمُ أَحَدٌ أَحَدًا. وَ أَنَّها وَقَتْکَ بِسَمْعِها وَ بَصَرِها وَ یَدِها وَ رِجْلِها وَ شَعْرِها وَ بَشَرِها وَ جَمیعِ جَوارِحِها مُسْتَبْشِرَةً بِذلِکَ، فَرِحَةً، مُوبِلَةً مُحْتَمِلَةً لِما فیهِ مَکْرُوهُها وَ أَلَمُها وَ ثِقْلُها وَ غَمُّها حَتّى دَفَعَتْها عَنْکَ یَدُالْقُدْرَةِ وَ أَخْرَجَتْکَ إِلَى الاَْرْضِ فَرَضِیَتْ أنْ تَشْبَعَ وَ تَجُوعَ هِىَ وَ تَکْسُوَکَ وَ تَعْرى وَ تَرْوِیَکَ وَ تَظْمَأَ وَ تُظِلَّکَ وَ تَضْحى وَ تُنَعِّمَکَ بِبُؤْسِها وَ تُلَذِّذَکَ بِالنَّوْمِ بِأَرَقِها وَ کانَ بَطْنُها لَکَ وِعاءً وَ حِجْرُها لَکَ حِواءً وَ ثَدْیُها لَکَ سِقاءً، وَ نَفْسُها لَکَ وِقاءً، تُباشِرُ حَرَّ الدُّنْیا وَ بَرْدَها لَکَ وَ دُونَکَ، فَتَشْکُرْها عَلى قَدْرِ ذلِکَ وَ لا تَقْدِرُ عَلَیْهِ إِلاّ بِعَوْنِ اللّهِ وَ تَوْفیقِهِ.»:و امّا حقّ مادرت این است که بدانى او تو را در شکم خود حمل کرده که احدى کسى را آن گونه حمل نکند، و از میوه دلش به تو خورانیده که کسى از آن به دیگرى نخوراند، و اوست که تو را با گوش و چشم و دست و پا ومو و همه اعضایش نگهدارى کرده و بدین فداکارى شاداب و شادمان و مواظب بوده و هر ناگوارى و درد و سنگینى و غمى را تحمّل کرده تا [توانسته] دست قدرت [مکروهات] را از تو دفع نموده و تو را از آنها رهانده و به روى زمین کشانده و باز هم خوش بوده که تو سیر باشى و او گرسنه، و تو جامه پوشى و او برهنه باشد، تو را سیراب کند و خود تشنه بماند، تو را در سایه بدارد و خود زیر آفتاب باشد و با سختى کشیدن تو را به نعمت رساند، و با بیخوابى خود، تو را به خواب کند، شکمش ظرف وجود تو بوده و دامنش آسایشگاه تو و پستانش مشک آب تو و جانش فداى تو و به خاطر تو، و به حساب تو، گرم و سرد روزگار را چشیده است.
به این اندازه قدرش را بدانى و این را نتوانى مگر به یارى و توفیق خدا.
20- ترغیب به علم «لَوْ یَعْلَمُ النّاسُ ما فى طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَ لَوْ بِسَفْکِ الْمُهَجِ وَ خَوْضِ اللُّجَجِ.»:اگر مردم بدانند که در طلب علم چه فایده اى است، آن را مىطلبند اگر چه با ریختن خون دل و فرو رفتن در گرداب ها باشد.
21- ارزش مجالس صالحان«مَجالِسُ الصّالِحینَ داعِیَةٌ إِلَى الصَّلاحِ وَ آدابُ الْعُلَماءِ زِیادَةٌ فِى الْعَقلِ.»:مجلس هاى شایستگان، دعوت کننده به سوى شایستگى است و آداب دانشمندان، فزونى در خرد است.
22- گناهانى که مانع اجابت دعایند«أَلذُّنُوبُ الَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ: سُوءُ النِّیَّةِ، وَ خُبْثُ السَّریرَةِ، وَ النِّفاقُ مَعَ الإِخْوانِ، وَ تَرْکُ التَّصْدیقِ بِالاِْجابَةِ، وَ تَأخیرُ الصَّلَواتِ المَفْرُوضَةِ حَتّى تَذْهَبَ أَوْقاتُها، وَ تَرْکُ التَّقَرُّبِ إِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ بِالْبِّرِ وَ الصَّدَقَةِ، وَ اسْتِعْمالُ الْبَذاءِ وَ الْفُحْشِ فِى الْقَوْلِ.»:گناهانى که دعا را ردّ مى کنند، عبارتند از:1ـ نیّت بد،2ـ ناپاکى باطن،3ـ نفاق با برادران،4ـ عدم اعتقاد به اجابت دعا،5ـ تأخیر نمازهاى واجب از وقت خودش،6ـ ترک تقرّب به خداوند عزّوجلّ به وسیله ترک احسان و صدقه، 7ـ ناسزاگویى و بدزبانى.
23- تارکان جاودانگى «عَجَبًا کُلَّ الْعَحَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدارِ الْفَناءِ وَ تَرَکَ دارَ الْبَقاءِ.»:شگفتا! از کسى که کار مى کند براى دنیاى فانى و ترک مى کند سراى جاودانى را! 
24- نتیجه اتّهام «مَنْ رَمَى النّاسَ بِما فیهِمْ رَمَوْهُ بِما لَیْسَ فیهِ.»:هر که مردم را به چیزى که در آنهاست متّهم کند، او را به آنچه که در او نیست متَّهم کنند.
25- دنیا وسیله است، نه هدف«ما تَعِبَ أَوْلِیاءُ اللّهِ فِى الدُّنْیا لِلدُّنْیا، بَلْ تَعِبُوا فِى الدُّنْیا لِلاْخِرَةِ.»:اولیاى خدا در دنیا براى دنیا رنج نمى کشند، بلکه در دنیا براى آخرت رنج مى کشند.
26- به خدا پناه مىبرم!«أَلّلهُمَّ إِنّى أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَیَجانِ الْحِرْصِ وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ... وَ سُوءِ الْوِلایَةِ لِمَنْ تَحْتَ أَیْدینا.»:خدایا! به تو پناه مى برم از طغیان حرص و تندى خشم و غلبه حسد... و سرپرستى بد براى زیر دستانمان.
27- پرهیز از گناهکاران، ظالمان و فاسقانإِیّاکُمْ وَ صُحْبَةَ الْعاصینَ، وَ مَعُونَةَ الظّالِمینَ وَ مُجاوَرَةَ الْفاسِقینَ، إِحْذَرُوا فِتْنَتَهُمْ، وَ تَباعَدُوا مِنْ ساحَتِهِمْ.از همنشینى با گنهکاران و یارى ستمگران و نزدیکى با فاسقان بپرهیزید.
از فتنه هایشان برحذر باشید و از درگاهشان دورى گزینید.
28- نتیجه مخالفت با اولیاء الله«وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ خالَفَ أَوْلِیاءَ اللّهِ وَ دانَ بِغَیْرِ دینِ اللّهِ، وَ اسْتَبَدَّ بِأَمْرِهِ دُونَ أَمْرِ وَلِىِّ اللّهِ، فى نار تَلْتَهِبُ.»:بدانید هر که با اولیاى خدا مخالفت کند، و به غیر از دین خدا، دین دیگرى را پیروى نماید و به رأى خویش استبداد ورزد، نه به فرمان ولِىّ خدا، در آتشى فروزان درافتد.
29- توجّه به قدرت و قرب خدا«خَفِ اللّهَ تَعالى لِقُدْرَتِهِ عَلَیْکَ وَ اسْتَحْىِ مِنْهُ لِقُرْبِهِ مِنْکَ.»:از خداى متعال به خاطر قدرتش بر تو بترس، و به خاطر نزدیکى اش به تو، از او شرم و حیا داشته باش.
30- پرهیز از دشمنى و توجّه به دوستى«لا تُعادِیَنَّ أَحَدًا وَ إِنْ ظَنَنْتَ أَنَّهُ لا یَضُرُّکَ، وَ لا تَزْهَدَنَّ فى صِداقَةِ أَحَد وَ إِنْ ظَنَنْتَ أَنَّهُ لا یَنْفَعُکَ... .»:حتماً با هیچ کس دشمنى نکن، هر چند گمان کنى که او به تو زیان نرساند، و حتماً دوستى هیچ کس را ترک نکن هر چند گمان کنى که او سودى به تو نرساند... .
31- بهترین میوه شنوایى«لِکُلِّ شَىْء فاکِهَةٌ وَ فاکِهَةُ السَّمْعِ الْکَلامُ الْحَسَنُ.»:براى هر چیزى میوه اى است و میوه شنوایى، کلام نیکوست.
32- فایده سکوت«کَفُّ الاَْذى رَفْضُ الْبَذاءِ، وَ اسْتَعِنْ عَلَى الْکَلامِ بِالسُّکُوتِ، فَإِنَّ لِلْقَوْلِ حالاتٌ تَضُرُّ، فَاْحذَرِ الاَْحمَقَ.»:جلوگیرى از آزار، ترک کلام قبیح است، و در سخن گفتن از سکوت کمک بخواه، زیرا براى سخن، حالاتى است که زیان مى زند، بنابراین از سخن احمق برحذر باش.
33- راستگویى و وفا«خَیْرُ مَفاتیحِ الاُْمُورِ الصِّدْقُ، وَ خَیْرُ خَواتیمِها الْوَفاءُ.»:بهترین کلید گشایش کارها، راستگویى، و بهترین مُهرِ پایانى آن وفادارى است.
34- غیبت«إِیّاکَ وَ الْغیبَةَ فَإِنَّها إِدامُ کِلابِ النّارِ.»:از غیبت کردن بپرهیز، زیرا که خورش سگهاى جهنّم است.
35- کریم و لئیم«ألْکَریمُ یَبْتَهِجُ بِفَضْلِهِ، وَ اللَّئیمُ یَفْتَخِرُ بِمِلْکِهِ.»:کریم و بخشنده به بخشش خویش خوشحال است و لئیم و پست به دارایى اش مفتخر است.
36- پاداش احسان «مَنْ کَسا مُؤْمِنًا کَساهُ اللّهُ مِنَ الثِّیابِ الْخُضْرِ.»:هر که مؤمنى را بپوشاند، خداوند به او از جامه هاى سبز بهشتى بپوشاند.
37- اخلاق مؤمن«مِنْ أَخلاقِ الْمُؤْمِنِ أَلاِْنْفاقُ عَلى قَدْرِ الاِْقْتارِ، وَ التَّوَسُّعُ عَلَى قَدْرِ التَّوَسُّعِ، وَ إِنْصافُ النّاسِ، وَ إِبْتِداؤُهُ إِیّاهُمْ بِالسَّلامِ عَلَیْهِمْ.»:از اخلاق مؤمن، انفاق به قدر تنگدستى، و توسعه در بخشش به قدر توسعه،و انصاف دادن به مردم، و پیشى گرفتن سلام بر مردم است.
38- درباره عافیت «إِنّى لاََکْرَهُ لِلرَّجُلِ أَنْ یُعافى فِى الدُّنْیا فَلا یُصیبُهُ شَىءٌ مِنَ الْمَصائِبِ.»:من براى کسى نمى پسندم که در دنیا عافیت داشته باشد و هیچ مصیبتى به او نرسد.
39- ثواب و عقاب زودرس «إنَّ أَسْرَعَ الْخَیْرِ ثَوابًا الْبِرُّ، وَ أَسْرَعُ الشَّرِّ عُقُوبَةً الْبَغْىُ.»:به راستى که ثواب نیکوکارى، زودتر از هر کار خیرى خواهد رسید، و عقوبت ستمگرى، زودتر از هر بدى دامنگیر آدمى شود.
40- دعا، سپر بلا«إِنَّ الدُّعاءَ لَیَرُدُّ الْبَلاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرامًا. أَلدُّعاءُ یَدْفَعُ الْبَلاءَ النّازِلَ وَ ما لَمْ یَنْزِلْ.»به راستى که دعا، بلا را برگرداند، آن هم بلاى حتمى را. دعا بلایى را که نازل شده و آنچه را نازل نشده دفع کند.

1-باتوجه به سخن حضرت علی (ع) چگونه می توان ازعذاب دوزخ نجات یافت؟

دعاکردن        روزه گرفتن         انجام عبادات             تفکردرباره نعمت ها واستفاده صحیح ازآن ها

 2-طبق آیه «خدایامرابه دنیا بازگردان تااعمال صالحی که ترک کرده بودم،انجام دهم» این افرادارزش چه نعمتی را دردنیافراموش کرده اند؟

نعمت عمر        اموال          سلامتی          لذات دنیوی

۳-یکی ازساده ترین ومهمترین راه های استعانت ازخداوندبزرگ چیست؟

نیکی به پدرومادر      نماز        انجام اعمال صالح          دعاکردن

4-کدام موردبه عنوان شعاراسلام مطرح است؟ نماز       روزه       اذان        حج 

5-دوسرمایه گران بها درزندگی انسان چیست؟ عمرویادمرگ    عمروتفکر    سلامتی وتفکر    ثروت وعمر

6-ازبهترین نمونه های صبرکدام است؟ جهاد     حج      روزه       نماز

7-علت اصلی استجابت نشدن دعا برای قوم بنی اسرائیل چه بود؟

انجام گناهان       ترک امربه معروف         کسب مال حرام         مغرورشدن به نعمت ها

8-بدترین موجودات ازنظرخداوند چه کسانی هستند؟

انسان های مشرک     افرادمنافق       کسانی که به فکرآخرت نیستند      انسان هایی که نمی اندیشند

9-بهترین نمونه دعاچیست؟قرائت قرآن    نماز خواندن    انجام عبادات     یاری نخواستن ازغیرخدا

10-کدام یک ازمبطلات روزه نیست؟ خوردن    آشامیدن به مقدارکم      شنا کردن     دروغ بستن به خدا

11-طبق حدیث پیامبر(ص) کدام گزینه سپری دربرابرمشکلات دنیاوپوششی دربرابرعذاب آخرت می باشد؟

نماز        خوش اخلاقی       روزه        جهاد

12-باتوجه به سخن امام باقر(ع) مردم چگونه به پاداش الهی وولایت اهل بیت خواهندرسید؟

نمازخواندن       زیارت دوستان خدا         پرهیزگاری وعمل صالح         انتظارفرج

13-خداوندخطاب به چه کسانی می فرماید« قول می دهم درروزی که به ملاقات من می آیند آن هارابه بهشت ببرم» ؟

روزه داران                                                              کسانی که باخانواده خوش رفتارند        

 کسانی که به نمازاول وقت اهمیت می دهند               قاریان قرآن

14-بخشی ازثواب نمازهمه نمازگزاران سهم چه کسانی است؟

موذن       امام جماعت      خادم مسجد       کودکان

15-کدام موردازآداب نمازمحسوب نمی شود؟

نمازاول وقت       پوشیدن لباس تمیز       نمازدرمسجد       پاک بودن لباس  

16-مهمترین وارزشمندترین فایده زیارت امامان واولیاء خداکدام است؟

قدردانی ازآن ها    درخواست حاجات ازآن ها      بخشیده شدن گناهان         ایجادانس ومحبت بین آن ها

17-حضرت علی (ع) استفاده وغنیمت شمردن چه چیزراتوصیه فرموده است؟

نعمت های خوب         ساعتی تفکر         عبادت ها       فرصت های خوب

18-کدام موردروزه راباطل می کند؟

فروبردن آب دهان                      فروبردن قسمتی ازسردرآب         

 کسی یادش نیست وآب بخورد                خوردن یک لقمه نان

19-فرشتگان هنگام گرفتن روح چه کسانی به آن هاسلام می کنند؟

آن هایی که گناه کارند          آن هایی که زندگی خود رابه تفریح گذرانده اند       

  انسان های پاک                آن هایی که توشه ای ندارند

20-اولین عمل درغسل چیست؟

شستن سروگردن        شستن سمت راست         نیت کردن         شستن سمت چپ


به پیوست یک فایل پاورپوینت زیبا می باشد. تقدیم شما همکاران گرامی

از اینجا دانلودکنید

سلام:

در ساعت 3 عصر جلسه ی گروه پیام های آسمان و عربی و قران شهرستان داراب در سالن

امام خمینی (ره )برگزار شد.

ابتدا  قرائت قران توسط همکار عزیز آقای خشنود و بعد از آن جناب خشنود پیرامون ماه محرم مسائلی را ایراد نمودند و بعد در مورد کتاب پیام دوم و سوم.

بعد از آن سرگروه محترم سرکار خانم منفرد به سخنرانی پرداختند و برنامه های گروه و مسابقاتی که در پیش رو می باشد به اطلاع همکاران رساند

در این پست سعی شده مطالب نوشته شده، طوری باشد که مطابق نظر تمام مراجع، دُرُست باشد؛ در این پُست، به احکام "طهارت"پرداخته می شود:

 1. برخی افراد در برخورد با هر چیز جدیدی، آن را آب می‌کشند (خرید ظرف نو، مواد غذایی، کسی که از بیرون آمده و ...) در حالی که اصل در مورد همه اشیاء، پاک بودنشان است؛ یعنی همه چیزهای دنیا پاک است، مگر این که یقین به نجس شدنشان داشته باشید.

2. در احکام شرعی، چیزهایی که پاک بودنشان لازم است، فقط بدن و لباس (در هنگام نماز) و محل سجده نمازگزار (مهر) است و آب و غذایی که می‌خوریم؛ پس لازم نیست پرده اتاقتان و کنترل تلویزیون و کارت گرافیک کامپیوتر و کفش فوتبالتان پاک باشد!

3. شستن و ضدّعفونی کردن سگ، حتّی اگر با شامپو بچه فلان و شامپو بدن بهمان هم باشد، ممکن است تمیزش کند، ولی پاکش نمی‌کند!

4. اگر داخل بینی یا گوش یا دهانتان با خون یا نجاست دیگری نجس شد، آبکشی لازم نیست، بیرون آوردن آن چیز نجس، کافی است.

5. استفراغ نجس نیست، چه نوزاد شیرخوار، چه کودک، چه نوجوان و چه بزرگسال!

6. برای آبکشی فرش یا موکتی که نجس شده، از بین بردن عین نجاست، و سپس دو مرتبه آب گرفتن (حتی با آب قوری) و بعد از آن، جمع‌آوری آب (هردفعه با دستمالی جداگانه) کافی است. پس گذاشتن تشت زیر فرش و اصرار به شیلنگ‌کشی و استفاده از آب کُر و ... تلاشی غیرلازم است!

7. برای وضو و غسل، آب باید به پوست برسد؛ ناخن و مژه مصنوعی، اکثر لوازم آرایشی، تاتوی موقّت (نقاشی روی پوست) و ... مانع رسیدن آب به پوست هستند.

8. تاتوی دائم (که با تکنولوژی خالکوبی زیر پوست انجام می‌شود!) مانع رسیدن آب به پوستنیست!

9. رنگ کردن مو، برای کسی که غسلی به گردن دارد، مانعی ندارد و غسل برمی‌دارد.

10. ظاهر بدن گربه و موش زنده، نجس نیست؛ اما موی بدنشان (و همچنین هر جزء دیگری از آنها و سایر حیوانات حرام‌گوشت) نباید همراه نمازگزار باشد. پس غذایی که تام و جری به آن ناخنک و یا حتّی زبان زده باشند، نجس نمی‌شود و خوردنشان (از نظر نجس و پاکی البتّه) هیچ اشکالی ندارد!

11. اگر در مورد نجس بودن چیزی شک کردید، هرچقدر هم شکّتان نزدیک به یقین باشد، حکم برپاکی آن می‌شود، و تحقیق هم در مورد آن لازم نیست! پس اگر چیز سیاهی در برنج دیدید که به فضله موش بودن آن شک کردید، اعتنا نکنید! و لازم نکرده سریع به مامان‌بزرگ زنگ بزنید که فضله موش چه شکلی است!

12. اگر چیز نجسی را آب کشیدید، و فقط رنگ یا بویی از نجاست در آن ماند، پاک است. پس باقی ماندن لکّه خون روی لباس شسته شده، یا بوی ناجور روی کهنه شسته‌شده نی‌نی اشکالی ندارد!

13. برای مسح سر، عرض یک انگشت و طول حدود یک بند انگشت هم کافی است. البتّه پهنای بیشتر و طول بیشتر، مستحبّ است، امّا واجب نیست.

14. مسح روی پا، به همان پهنای یک انگشت کافی است (از سر هرکدام از انگشتان پا) ولی طولش باید حتماً از سر یکی از انگشتان تا مُچ پا باشد.

15. جوهر خودکار،‌ جِرم ندارد و مانع رسیدن آب به پوست نمی‌شود.

16. جاهایی از وضو که باید شسته شوند، یعنی صورت و دستها (نه اعضای مسح) اشکالی ندارد که قبلش خیس باشند.

17. مسح سر، چه با دست راست، چه با دست چپ، چه از بالا به پایین، چه از پایین به بالا، درست است.

18. در غسل، به خلاف وضو، موالات (پشت سر هم انجام دادن اعمال) واجب نیست؛ می‌توانید سر و گردن را جدا بشویید، طرف راست را یک ساعت بعد،‌ جداگانه، طرف چپ را چند ساعت بعد، جداگانه‌تر!

19. همچنین، در غسل، به خلاف وضو، لازم نیست اعضا از بالا به پایین شسته شوند. پس مثلاً شستن پای راست قبل از دست راست، اشکالی ندارد.

20. همچنین برای غسل لازم نیست بدن خشک باشد و لازم نیست حتماً رو به قبله بایستیم!

21. در هنگام وضو گرفتن، شستن وضو با دست چپ هم بلامانع است!

22. اگر وضو داشتید و خدای نکرده خون‌دماغ شدید، یا بدنتان نجس شد، وضو باطل نمی‌شود،‌ فقط برای نماز باید بدن و لباس را تطهیر کنید.

 فرق هاى حکم و فتوا

1. فتوا، بیان احکام به صورت کلى و بدون تطبیق بر مصادیق است; اما حکم، تطبیق دستور کلى با موضوع و صادر کردن حکم است.(26)

2. اگر مجتهد، در مسأله اى فتوا بدهد، مجتهد دیگر مى تواند فتواى بر خلاف بدهد; ولى اگر مجتهدى در مسأله اى حکمى صادر کند، مجتهد دیگر نمى تواند حکم او را نقض نماید; مگر خطایش براى او روشن شود.(27)

3. فتواى هر مرجع، به مقلّدان او اختصاص دارد و مقلِّد یک مرجع نمى تواند به فتواى غیر مرجع خود عمل کند (غیر از موارد جواز رجوع و عدول); ولى اگر مرجعى حکم دهد، تمام افراد، حتّى مقلّدان مراجع دیگر نیز باید اطاعت کنند.(28)

 بستن دست ها در نماز ، سنت یا بدعت ؟! / آیت الله العظمی سبحانی (مد ظله العالی(

پایگاه اطلاع رسانی شیعیان : ارائه متن زیر هیچ منافاتی با وحدت ندارد و هدف ، روشن شدن حقیقت است .

استحباب بستن دستها در نماز میان اهل سنت شهرت دارد و تنها مذهب مالکی است که به استحباب فتوا نداده است.

مستند حکم استحباب، تعداد اندکی از روایات اهل سنت است که علاوه بر ضعف سند، دلالت روشنی نیز بر مدعا ندارند. در میان روایات اهل بیت علیهم السلام نیز نه تنها هیچ حدیثی آن را تایید نمی کند، بلکه برخی آن را بدعت شمرده است. پس مسأله قبض در نماز مردد میان سنت و بدعت است و مقتضای احتیاط به دلیل ضعف دلایل مشروعیت آن ترک این عمل است.

گرفتن دست چپ با دست راست و گذاشتن آن روی سینه به نشانه خضوع در نماز، از مواردی است که استحباب آن میان فقیهان اهل سنت شهرت دارد.